کتاب شب سراب ناهید ا پژواک نشر البرز
کتاب شب سراب ناهید ا پژواک نشر البرز
اين كتاب با اقتباس از “بامداد خمار” توسط مؤلف به جهت اينكه احساس مى نمود حرف هايى از رحيم ناگفته مانده و محبوبه تنها به قاضى رفته است، نگاشته شده.
از زبان رحيم:
تا وقتى پدر بود، من و مادر زندگى بدى نداشتيم. خانه كوچكى داشتيم. حياط خانه مان به اندازه دو تا جفتك چارپش بود، اما مادر چه تميز نگه اش مى داشت.